۱) از راهنماییهای مجدد استفاده کنید.
زمانیکه کودکتان به شیوهای که شما دوست ندارید پرخاشگری میکند، او را متوقف کنید و او را مشغول به انجام کار دیگری بکنید. ممکن است همراه هم فعالیت جدیدی را شروع کنید تا از این طریق بتواند حس پرخاشگری خود را بدون آسیبزدن به خود یا دیگران یا اسباببازیها و یا حیوانخانگی خود تخلیه کند. برای مثال، میتوان از گوشهای که بتوان در آن چیزی پرتاب کرد، ضربه زد و مشت زد استفادهکرد. برای مثال میتوانید به او بگویید اگر میخواهی کسی را بزنی برو و به بالشت خود مشت بزن (یا به کیسه بکس) اما نمیتوانی سگ را بزنی یا با چکش به میز آسیب برسانی. این چنین موقعیتهایی نه تنها به تخلیهی حس پرخاشگرانهی کودک کمک میکند بلکه به او کمک میکند تا درک کند مکان و زمان بخصوصی برای این اعمال وجود دارد.
۲) او را راهنمایی کنید.
در زمانی مناسب، به کودک نشاندهید که چگونه باید درگیری بین دو کودک را کنترل کرد. برای مثال، اگر فرزند شما به اندازهی کافی بزرگ است میتوانید به او کلماتی را برای پرهیز و آرام کردن این شرایط آموزش دهید. می توان به کودک ۲ ساله آموزش داد تا بجای گریه کردن و هلدادن کودک دیگری که میخواهد اسباب بازیهایش را بگیرد بگوید نه یا مال من است. کودکان به پیشنهادات و گفتههای بخصوص والدین خود نیاز دارند تا یادبگیرند که راههای بهتری برای کنترل اختلافات وجود دارد که از حمله فیزیکی و تلافی کردن پذیرفته شدهتر است.
۳) از گفت و گو و کلام استفاده کنید.
اگر کودک شما مهارت زبانی دارد، به او کمک کنید تا توضیح دهد از چهچیزی عصبانی است. اگر میتوانید علت را حدس بزنید و او نمیتواند بگوید، این کار را برای او انجامدهید، مثلا به او بگویید حدس میزنم بخاطر اینکه نمیتوانی با سارا بازیکنی عصبانی هستی، میدانم چه احساسی داری اما الان ساعت مناسبی برای بازی کردن نیست. (یا هر دلیلی که مناسب شرایط است)
۴) از خود بپرسید که آیا منظور خود را واضح به کودک میگویید.
اگر زمانیکه از پرخاشگری کودک خود نسبت به فرد دیگری احساس رضایت نمیکنید پیام شما به کودک نزن یا بچهی خوبی باش است، او گیج میشود و این بلاتکلیفی شرایط را برای خودکنترلی سختتر میکند.
۵) برای کودکتان یک الگو باشید.
بخاطر داشتهباشید که والدین مهمترین الگوی رفتاری و بهکاربردن پرخاشگری به روشی سالم برای کودکان خود هستند. اگر تبادلات اجتماعی در بین افراد خانوادهی شما با بگومگو و درگیری فیزیکی درحضور کودک یا به صورتی است که کودک آن را بشنود، مطمئن باشید که الگوبرداری خواهدکرد. چنین فضایی در خانه می تواند برای همهی اعضای خانواده خطرناک و ناسالم باشد.
۶)از تنبیه فیزیکی پرهیز کنید.
به تاثیرات مخرب تنبیهبدنی برروی کودک خود فکر کنید. کودکان زمانیکه لجبازی میکنند، به دیگران حمله میکنند، اذیت میکنند یا عصبی میشوند، اغلب خشم بزرگسالان را برمیانگیزند. اگر عادت دارید که کودک را بزنید یا به هر شکلی تنبیه فیزیکی کنید باید بهدقت بهچیزی که کودک ازاین رفتار شما یاد میگیرد فکر کنید.
۷) صبور باشید، یادگیری نیازمند زمان است.
کودک شما برای اینکه بیاموزد عشقبورزد و در تعادل و تعامل بادیگران زندگی کند بهسالها زمان نیاز دارد. برای شما به عنوان والد همیشه دشواریهایی وجود خواهد داشت، مانند دورانی که شما از آموزش کودک خود دلسرد و ناامید میشوید یا زمانیکه نگران این خواهید بود که او برای سختی و خشونت دنیا بیش از حد کمرو و ترسو است. وقتی با لذتها و ناامیدیهای نقش خود به عنوان والد زندگی میکنید، مهم است که نگاهی هم به آینده داشته باشید: این یک جهش مثبت درجهت رشد است. این اعتماد متقابل به رشد و بلوغ کودکتان دراصل به او کمک میکند انرژی پرخاشگرانهی خود را هدایت کند و به طور مثبت از آن استفاده کند که این بخشی حیاتی از این مسیر است.